Thursday, November 30, 2006

چقدر كينه توزانه همه چيز ايران را بهم ريختند ؟!0

گزارشی از محله ناصرخسرو قديمی‌ ترين نقطه تهران
تارنمای حکومتی شهـر فردا: اين ناصرخسرو ديگر آن ناصرخسرو سابق نيست. نه طبع شعر و شاعري دارد و نه از دل آن سفرنامه‌اي براي تاريخ بيرون مي‌آيد. در اين ناصرخسرو امروزي همه چيز پيدا مي‌شود به جز شعر. اگر آن ناصرخسرو براي عده‌اي يادآور ادبيات فارسي دوران مدرسه بود، اين ناصرخسرو براي عده‌اي ديگر معنايي جز به هر دري زدن براي نان درآوردن ندارد.
در اين ناصرخسرو از كاسب 30 ساله آبرومند هست تا بساطي، باربر و فال‌زن. اينجا از پرسه‌زدن‌هاي پياده‌روهاي بالاي شهر خبري نيست. اينجا سرعت آدم‌هايي كه راه مي‌روند و تنه‌هايي كه به آدم زده مي‌شود حكايت از عجله‌اي ناعادلانه دارد، عجله‌اي مترادف با نان شب. ناصرخسرو سال‌ها است كه به قاچاق دارو و داروي تقلبي گره خورده است. جايي كه از 50 سال پيش تا پيش از انقلاب اسلامي محل كسب و كار دو صنف داروفروش‌ها و كتابفروش‌ها بوده است. امروز كتابفروش‌هاي سابق جاي خود را به لوازم برقي داده‌اند.
طي چند سال گذشته ناصرخسرو بارها و بارها تيتر يك صفحات نه ادبي بلكه اجتماعي بوده است. «ناصر خسرو پاكسازي شد.» «بساط دلالان داروهاي تقلبي از ناصرخسرو برچيده شد.»
ناصرخسرو محله پر ازدحامي است، نه فقط بر خيابان اصلي‌اش بلكه كوچه‌هاي فرعي آن مثل كوچه خراساني‌ها، امام جمعه، خدابنده‌لو، تويسركاني و مابقي. ازدحام جمعيت در اين محله هم مربوط به آدم‌ها و هم وسايل نقليه: موتور، گاري، چرخ و ماشين است.
روبروي عمارت شمس‌العماره، دم حجره كاسب محل، در محله‌هاي چسبيده به بازار تا جنوب تهران به هر ريش‌سفيدي مي‌شود گفت حاجي. اينجاها حاجي معناي احترام مي‌دهد. حاجي از سال 52 درست روبروي همين عمارت شمس‌العماره حجره داشته است. محوطه روبروي شمس‌العماره و ابتداي كوچه مروي انگار بساط بنايي براي يك برج 50 طبقه ريخته شده باشد. سنگ و خاك و آجر و آدم‌هايي كه روي همين خاكروبه‌ها گوله به گوله ايستاده و حرف مي‌زنند. وسط پياده‌رو عده‌اي از كارگران براي فاضلابي كه از جوي وسط كوچه به محوطه ميدان مانند روبروي شمس‌العماره مي‌ريزد لوله فاضلابي زير زمين تعبيه مي‌كنند. حال اينكه لاشه كارتن‌ها و تكه‌زباله‌هاي درشت چگونه از اين لوله پليكاي نازك رد مي‌شوند بماند.
حاجي مي گويد: ناصرخسرو به آن صورت فرق نكرده است. اين محوطه روبروي شمس‌العماره و اطراف آن گاراژ مسافربري بود و اسمش گاراژ شمس‌العماره بود. اينجا درخت‌هاي سبز و بلندي داشت، هم كسبه و هم مردم تابستان‌ها زير آن مي‌نشستند و هوايي عوض مي‌كردند. اما الان چند ماهه كه اينجا را از بين بردند.
يكي از مشكلات محله ناصرخسرو نبود سرويس‌هاي بهداشتي است. حاجي مي‌گويد: «محوطه روبروي شمس‌العماره قبلا 27 دستگاه دستشويي بود كه هم مردم و هم كسبه كه بيشتر آنها مغازه‌هايشان توالت ندارد از آن استفاده مي‌كردند يكدفه چند ماه پيش آمدند و همه آنها را پر كردند. چقدر خرج شده بود تا اينها را درست كرده بودند. شايد بعضي‌ها بگويند دستشويي‌ها محل خلاف بوده است اما نبود؛ چون كيوسك نيروي انتظامي درست بالاي دستشويي‌ها بود. الان كسبه به دليل نبود سرويس بهداشتي مجبورند بروند مسجد محله و بايد يك ساعت در صف دستشويي بايستند.»
علي كاظمي موحد دبير محله، می گويـد: با اولين قدم از باب همايون به ناصرخسرو اين سوال از شما پرسيده مي‌شود: چيزي مي‌خواستيد؟ و شما لابد به اين فكر مي‌كنيد: مسوولان اگر مي‌دانند جواب بدهند، مگر اينجا چه چيزهايي هست؟
دبير محله مي‌گويد: با دلالان داروهاي تقلبي برخورد شد و الان نه اينكه نباشند گوشه و كنار هستند و اگر كسي دارويي بخواهد مي‌تواند پيدا كند.
خانه‌هاي محله ناصرخسرو كاربري صنعتي و تجاري و كمتر مسكوني دارند. مردمي كه در محله زندگي مي‌كنند بيشتر از اقشار ضعيف هستند. آنها در خانه‌هايي با كرايه 800 هزار تومان پول پيش و ماهي 40 هزار تومان كرايه زندگي مي‌كنند. خانه‌هايي كه اتاق‌هايي است دور يك حياط، يك توالت براي استفاده تمام سكنه مجرد و متاهل اتاق‌ها، يك دوش و يك شير آب وسط حياط براي شستن ظرف و لباس و هر آنچه شستني است! خانه‌هاي اطراف را بيشتر فروشندگان مواد شيميايي تملك كردند و به عنوان كارگاه و برخي انبار از آن استفاده مي‌كنند. يعني بدون مجوز تغيير كاربري دادند. اينها را به شهرداري اطلاع داديم و آنها موارد را شناسايي كردند حالا تا ببينيم كه كي اقدام مي‌كنند.
مهم‌ترين مشكل محله نداشتن فاضلاب است. بيشتر خانه‌ها با زدن لوله، فاضلاب خود را داخل جوي‌هاي كوچه سرازير مي‌كنند. موحد درباره مشكلات ديگر محله مي‌گويد: محله ما يك كلاف پيچيده‌اي است كه همه در حل مشكلات آن مانده‌اند. فرسودگي بافت محله، ترافيك، انبوه اصناف، وجود اماكن مقدس، مسجد و حسينيه ازدحام زيادي را در اين محله ايجاد مي‌كند كه حل آنها زمان مي‌برد.
براي گرفتن گاز شهري براي اين محله 7 سال پيگير بوديم تا توانستيم گاز شهري اين محله را درست كنيم ولي فاضلاب را هنوز نتوانستيم حل كنيم. مساله اين است كه كوچه‌ها باريك است و زير آن پر از لوله آب، گاز و برق و تلفن است و فكر نمي‌كنم زير اين كوچه‌هاي باريك بشود يك كانال براي فاضلاب پيدا كرد.
محله ناصرخسرو قديمي‌ترين نقطه تهران است. موحد گواه اين ادعا را، بودن انبوه قبرستان‌هاي زير خاك اين محله‌ها مي‌داند: محله‌ ما از قديمي‌ترين محله‌هاي تهران است الان اگر سرچشمه را بكنند مي‌بينند زيرش قبرستان بوده است،‌ امامزاده يحيي، مولوي، سرقبر آقا و شوش اينها همه قبرستان بودند.
براي محله ناصرخسرو بايد چه كرد: «آنقدر مشكلات ما زياد است كه بايد «اهم و في‌الاهم» كنيم. اما دو مساله عمده داريم يكي مواد مخدر كه كولاك مي‌كند و مي‌دانيد كه وقتي اعتياد پايش را وسط بگذارد مسائل زيادي با خود به دنبال مي‌آورد و ديگري ترافيك است.»
موحد يكي از مشكلات مردم اين محله را ضعف در ساماندهي باربرهاي سيار مي‌داند و مي‌گويد: مدت‌ها است كه باربرهاي سيار در اطراف بازار و ناصرخسرو مجوز كار مي‌گيرند. الان بيشتر اين افراد متاهل و خانواده‌دارند. ولي عده‌ايي بين اينها قاطي مي‌شود كه افراد مناسبي نيستند و لازم است كه سر و ساماني به باربرهاي اين منطقه داده شود.محله ناصرخسرو از منطقه 12، نه پارك، نه سينما و نه امكانات ورزشي دارد.

Tuesday, November 21, 2006

بيچاره ملت هائي كه اسير دست تفسيرند ؟!0

اجراي " ننگين " سنگسار


سخنگوی قوه قضائيه (خلافت آخوند ها)اعلام کرده که مجازات سنگسار با اينکه در قوانين (خلافت اسلامي) پيش بينی شده، ديگر در اين کشور اجرا نمی شود!0
به گفته وی، ممکن است در دادگاه بدوی حکم سنگسار صادر شود- اما چنين احکامی در مراحل تجديدنظر نقض می شود و عملاً اجرا نمی گردد!!0
اما فعالان حقوق بشر اصرار دارند که مجازات سنگسار در مواردی در سالهای اخير در ايران اجرا شده و پارلمان اروپا نيز رسماً از دولت ايران خواسته است که شواهدی ارائه دهد که اين مجازات ديگر در کشور اجرا نمی شود
در مقاله ای که می خوانيد به همين بهانه به بررسی مجازات سنگسار پرداخته شده است
در پاره ‌ای روايتهای اسلامی آمده که ريختن خون مسلمان تنها در سه صورت حلال می‌ شود: کفر پس از ايمان، زنای مرد يا زن همسردار و قتل0
به نص قرآن، بالاترين جرم در اسلام شرک به خداوند است؛ با اين همه در سنت اسلامی، سخت ‌ترين نوع مجازات برای آميزش جنسی خارج از چارچوب ازدواج، بويژه آميزش زن يا مرد همسردار و نيز لواط يا عمل همجنسگرايانه مردان در نظر گرفته شده است
مجازات سنگسار برای مرتکب زنا از مباحث پيچيده شريعت اسلامی است و درباره جزئيات آن اختلاف نظر فراوانی ميان مکتبهای فقهی سنی و شيعی وجود دارد

حکم رجم يا مجازات سنگسار در قرآن که در مقام منبع نخستين شريعت اسلامی به رسميت شناخته می‌ شود وجود ندارد اما آن‌ گونه که در پاره‌ ای متون فقهی اوليه آمده، پيامبر اسلام خود دستور سنگسار را در چند مورد صادر کرده است
تقريباً ميان مفسران و محدثان اتفاق نظر وجود دارد که آيه ‌ای هم در وجوب اجرای مجازات سنگسار بر پيامبر نازل شده اما اينکه چرا اين آيه اکنون در قرآنی در دست ماست وجود ندارد، موضوع مناقشه‌ های فراوان است.
جلال الدين سيوطی، قرآن ‌شناس و مفسر نامدار مصری در قرن دهم هجری، در کتاب الاتقان فی علوم القرآن از عايشه، همسر پيامبر نقل کرده که سوره احزاب که در روزگار پيامبر خوانده می ‌شد، دويست آيه داشت اما زمانی که عثمان خليفه سوم مسلمانان قرآن را تدوين و مکتوب کرد شماری از آيات، از جمله آيه سنگسار را از قلم انداخت

در قرون اخير، رفته رفته، باور به تحريف قرآن هواداران خود را در ميان مسلمانان از دست داده و تقريباً همه پيروان اسلام باور دارند مصحف عثمان، بی ‌کم و کاست و تغيير، همان قرآنی است که بر محمد پيامبر اسلام نازل شده است
از اين رو، شمار بسياری از مفسران می‌ انگارند آيه سنگسار بر پيامبر نازل شد و نخست پاره‌ ای از قرآن بود و سپس پيامبر به دستور خداوند آن را از قرآن برداشت، به اين معنی خواندن اين آيه نسخ شد بدون آنکه حکم آن منسوخ شود
موضوع ديگری که اغلب مفسران بر سر آن هم نظرند اين است که مجازات زنا به صورت تدريجی وارد احکام اسلامی شده است
در آيه پانزدهم سوره نسا آمده زنانی که زنا کنند و چهار نفر بر عمل آنها شهادت ‌دهند بايد در خانه حبس شوند تا بميرند
برخی مفسران مانند علامه محمدحسين طباطبائی، نويسنده تفسير الميزان می ‌گويند اين آيه با آيه ديگری در سوره نور که مجازات تازيانه را برای مرد و زن (مجرد) زناکار وضع کرده، نسخ شده است.
شماری ديگر از مفسران باور دارند اين آيه نه با آيه ‌ای ديگر، که با سخن يپامبر نسخ شده است.
فقيهان عمدتاً می ‌گويند زنا از سه راه ثابت می‌ شود: شهادت چهار مرد(!!)، آبستنی زن يا چهار بار اعتراف زناکار

شهادت چهار مرد نيز شرايط ويژه ‌ای دارد که در عمل، کار گواهی را دشوار می ‌کند زيرا بايد هر چهار نفر به چشم خويش عمل آميزش جنسی را مشاهده کنند
اگر سه نفر شهادت دهند و فرد چهارمی در کار نباشد، آن سه نفر تازيانه می ‌خورند
در جزييات مسئله شهادت و آبستنی يا اعتراف هم اختلاف نظرهای فقهی فراوان است
پيچيدگی و سختگيری در اثبات عمل زنا و اجرای مجازات سنگسار آن اندازه بوده که به گواهی تاريخ اسلام، در عمل اين مجازات به شکل چشمگيری اجرا نشده است
برخی روايات نيز به اختيارات حاکم اسلامی اشاره می ‌کنند که حتی بدون توبه زناکار می ‌تواند از گناه او درگذرد و از مجازات چشم‌ پوشی کند.
از طرف ديگر، دشواری شرايط اثبات زنا راه را بر اسقاط مجازات هموار کرده است.
مثلاً اگر زن آبستن بگويد که به اجبار تن به عمل جنسی داده نمی‌ توان سنگسارش کرد يا حتی اگر کسی سه بار اقرار به زنا کرد و بعد حرف خود را پس گرفت حکم زنا اثبات نمی ‌شود.
پيچيدگی و سختگيری در اثبات عمل زنا و اجرای مجازات سنگسار آن اندازه بوده که به گواهی تاريخ اسلام، در عمل اين مجازات به شکل چشمگيری اجرا نشده است.
اين نکته را نيز بايد در نظر گرفت که پيش از ظهور اسلام در جزيرة العرب زنا مجازاتی رسمی نداشته و حتی اگر مردی زنا می‌ کرده، موجب غرور و تفاخر هم بوده است.
شماری از تاريخنگاران معاصر از رواج و آزادی روابط جنسی در جامعه صدر اسلام سخن گفته و با شواهد تاريخی نشان داده ‌اند که چگونه مجازات زنا قانونگذاری شد.
از نگاه اين تاريخنگاران مسلمان، محمد طی دوران پيامبری خود فرماندهی بيست و هفت جنگ را بر عهده گرفت و فرماندهی هشتاد و سه نبرد را نيز به ياران نزديک خود سپرد.
شرايط مستمر جنگی که مسلمانان در آن به سر می‌ بردند، ضرورت تأمين جنسی خانواده را ايجاب می‌ کرد و رزمندگان نيازمند بودند از وفاداری جنسی زنان خود اطمينان يابند تا با خيالی آسوده در جبهه نبرد شرکت کنند.
ظاهراً مجازات سنگسار برای آميزش جنسی خارج از چارچوب ازدواج در سرزمينهايی غير از خاورميانه سابقه نداشته است.
در ميان اديان بزرگ، نخست يهوديت و سپس اسلام مجازات سنگسار را تشريع کردند، هرچند در يهوديت نيز مانند اسلام از نظر تاريخی اين مجازات بندرت اعمال شده است.
در قرآن، فاش کردن روابط جنسی ديگران (تشييع الفاحشة) نکوهش شده و در متون اسلامی حتی از شخصی که مرتکب عمل جنسی خلاف شريعت می‌ شود خواسته شده آن را پنهان کند و در نهان به توبه روی آورد.
بر اين روی، رواج مجازات سنگسار بيش از آنکه به حکم الهی پيوند داشته باشد، با فرهنگهای اسلامی و ويژگيهای آنها ارتباط می ‌يابد.
مثلاً در کشور اسلامی تونس، بنابه سنت، پنهان کردن روابط جنسی بيرون از دايره ازدواج زنان، شيوه مرسوم خانواده ‌های ثروتمند است.
يعنی پنهان کردن روابط جنسی با مسئله ثروت اقتصادی ارتباط دارد و مردان ثروتمند در درون خانواده می ‌کوشند خود زنان را مهار کنند اما فقيران "تخلفات جنسی" زنان خود را به محکمه و قضاوت قاضی و مجازات می‌ سپارند.
در مصر، روابط جنسی آزاد زنان موجب جريحه‌ دار شدن "شرف" و "غرور" اجتماعی مردان انگاشته می ‌شود و مسئله ‌ای است بيشتر مربوط به منزلت اجتماعی.
در تاريخ مصر، زنان زناکار را به رود نيل می ‌افکندند اما ضرب المثلهای مصری فراوانی نيز هست که مرتکب زنا را به پنهان کردن آن فرا می‌خواند.
اين همه در حالی است که مسئله مجازات سنگسار امروز به يکی از نمونه ‌های ناسازگاری شريعت اسلامی با ميثاق بين المللی حقوق بشر بدل شده است.

به نظر می ‌رسد در دوران جديد، مسئله سنگسار از سياق فقهی خود خارج شده و از گفتار سنتی اسلامی به گفتار بنيادگرايی اسلامی منتقل شده است.
يکی از ارکان بنيادگرايی اسلامی، باور به ضرورت اجرای يکايک احکام شريعت است.
اگرچه در تمام جهان اسلام اکنون تنها شش کشورند که حکم سنگسار را در قوانين جزائی خود گنجانده‌ اند: نيجريه، سودان، عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ايران، جمهوری اسلامی افغانستان و امارات متحده عربی.
با آنکه اجرای احکام شريعت يکی از بنيانهای اصلی گفتار بنيادگرايی اسلامی است، شماری از کشورهايی که ظاهراً در پی اسلامی کردن همه قوانينند، در عمل نتوانسته‌ اند بسياری از قوانين اسلامی را به قوانين کشوری بدل کنند.
مثلاً در کشوری مانند ايران، بسياری از قوانين مدنی، جزائی، کيفری و ديگر قوانين با شريعت انطباق کامل ندارد.
به عنوان مثال، در اسلام پيروان اديان يهوديت و مسيحيت بايد برای زندگی در سرزمين اسلامی مالياتی خاص (جزيه) پرداخت کنند اما در ايران اين حکم اجرا نمی‌ شود.
از سوی ديگر، بر پايه نظريه ولايت مطلقه فقيه، فقيه می ‌تواند بنابر مصلحت‌ بينی خود احکام شريعت (احکام اوليه) را به حالت تعليق درآورد و مصلحت نظام را بر اجرای شريعت برتر شمارد.
بر اين اساس، شايد نزاع ميان مدافعان حقوق بشر و هواداران اجرای شريعت در زمينه مسائلی مانند اعدام يا سنگسار به مسئله ‌ای فراتر از ناسازگاری شريعت و نظام حقوقی مدرن باز‌گردد.
شماری از احکام اسلامی مانند اعدام و سنگسار، هرچند در واقعيت جاری بدان عمل نشود به نشانه وفاداری به سنت اسلامی و تعلق به گفتار بنيادگرايی است

در نتيجه، جدال بر سر مسئله‌ ای مانند سنگسار را بايد در چارچوب فراختری پيش کشيد؛ يعنی چالش بنيادگرايی اسلامی با جهان جديد و به احتمال بسيار، با تفسير و قرائت تازه از متون و تاريخ شريعت، دشوار بتوان بر اين جدال سخت چيره شد0

Monday, November 20, 2006

اوضاع دنيا . بخصوص طرفاي ما خيلي " قاراشميشه "!!0


جاكارتا: ، اورانگوتان 4 ساله در باغ وحش راگونان شهر جاكارتا ، پايتخت اندونزي چنان به دقت به روزنامه نگاه مي‌كند كه گويي غرق مطالعه است.

Thursday, November 16, 2006

هر " مردي ! " كه بخواد دستي به ما ميزنه ؟!!0

گفتگو با يک زن كارگر كارخانه ابريشم ريسي


*كارفرماى ما سه زن دارد كه دو تا از زنهایش در كارخانه كار مى كنند. هر مردی که مى خواد دستى به ما می زند. بخصوص كه ما جوان هم هستيم. كارى نمى توانيم بكنيم...!! چند روز پيش با زنى كارگر از كارخانه ابريشم ريسى گفتگوى كوتاهى داشتم!0
گلناز 19 سال دارد و پدرش را از دست داده است. او تا كلاس دوم راهنمايى درس خوانده است و به نوعى هم كمك به خانواده اش مى كند و هم پولى اندكى براى جهيزيه اش كنار مى گذارد. - از او مى پرسم: چند ساله كار مى كني؟ *مى گويد: يك سال است که كار مى كنم و قراردادى هستم. - كارت چيست؟ * پيله هاى ابريشم را كه مى آورند و درآب مى ريزند ما ابريشم ها را از پيله ها جدا مى كنيم و كارگران ديگر ابريشم ها را مى پيچند و به صورت نخ در مى آورند. - كارت سخت است؟ * بله خيلى زياد تمامى دست هايمان زخمى مى شود. گلناز دستش را نشانم مى دهد. دستانش همگى خراش دارند. - چند نفر هستيد؟ *در مجموع با مرد ها 30 نفر ولى تعداد زنها بيشتراست. چون كاريست كه هم حوصله مى خواهد و هم دقت. و زنها حوصله اين كار را دارند. - ماهيانه چقدرحقوق مى گيري؟ *او مى خندد و مى گويد ماهيانه كه نه! ما سه ماه و يا چهار ماه حقوق مى گيريم. گاهى به شش ماه هم مى رسد. وقتى ما را استخدام کردند برايمان در پرونده نوشتد كه 170 هزار تومان ولى اگر ماهانه به ما حقوق بدن بيشتر از 90 تومان نيست.!!.. - چرا؟ *به ما مى گن كه پول بيمه را مى پردازيم. !...- كمترين حقوق طبق قانون كار 120 تومان است كه به دست كارگر بايد برسد. شما اعتراض نمى كنيد؟ * نه چه كنيم؟ همين است. كارفرما مى گويد نمى خواى برو بيرون. و ما به اين کار احتياج داريم. گاهى كه به ما ماهيانه پول نمى دهند هم به اميد اينكه ماه ديگه مى دهند و يا شايد ماه بعدى همين طور چند ماه مى گذرد و ما انتظار می کشيم. در اين مواقع بعضى از كارگران مرد كه زن و بچه دارند مى روند 10 و 20 هزار تومان مى گيرند تا حقوقشان را بعد ها بدهند. - كسى به اين وضع اعتراضى نمى كند؟ *گفتم كه نه! ما را زود اخراج مى كنند. آدم بى كار و گرسنه زياد است كه مى توانند زود جاى ما را پر كنند. رسمى كه نيستيم. تازه بهتر از بيكارى و در خانه نشستن است. - وضع زنان در كارخانه چگونه است؟ * مثل همه جا. كارفرماى ما سه زن دارد كه دو زنش در كارخانه كار مى كنند. هر مردی که مى خواد دستى به ما می زند. بخصوص كه ما جوان هم هستيم. كارى نمى توانيم بكنيم. سعى مى كنيم با هم باشيم تا تنها گيرمان نياورند. نمى توانيم اعتراض جدى كنيم چون مرد(!!) هستند و بلدند كه چگونه برايمان بزنند. با اين وجود من خوشحالم كه به خانواده ام كمك مى كنم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از (شعار) ها که بگذریم ، جامعه اسلامی، آنهم از نوع (ناب) اش و با (نگاه) دست اندرکاران اش ، آشفته بازاری است که هر کسی بهر شکل که (دل تنگ اش!!) بخواهد ، رفتار میکند۰

Friday, November 10, 2006

دلالي ( كار چاق كني) درايران 8 برابر " صنعت " بازدهي دارد !!0

در ايران گزارش شده که ميزان بازدهی دلالی در اين کشور ۸ برابر بخش صنعت و ۱۱ برابر بخش کشاورزی است
به گزارش خبرگزاری کار ايران، ايلنا، مسئول امور شهرستانهای خانه کارگر ضمن اعلام اين مطلب گفت: "در چنين وضعيتی بخش خدمات و دلالی گسترش و مرگ برای صنعت و توليد رخ خواهد داد."وی که اين مطلب را در طی سخنانی در مورد خصوصی سازی عنوان می کرد، افزود: "از يک سو دولت وظايف حاکميتی خود را فراموش کرده و در ديگر سو در خصوصی سازی به جای مديريت مالکيت را خصوصی کرده و آن را ترويج نموده ايم." خبرنگار اقتصادی در تهران در خصوص اين خبر به بی بی سی گفت:"اقتصاد ايران بويژه در بخش توليد با موانع متعددی روبروست که اعم اين مشکلات برمی گردد به بی ثباتی قوانين و مقررات و دخالت بی حد و حصر دولت در اقتصاد کشور و نداشتن امنيت اقتصادی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ایران اسلامی " تولید " یعنی " شعار" - آنچه که نیاز جامعه بهم ریخته و(نظر) حاکمان "عدالت پرور!!" هست از چار گوشه ی بی در ودروازه میهن توسط خودی و غیر خودی وارد میشود و بشکرانه " جاذبه های" انقلاب ، و " مدیران انقلابی!!" . خود کفائی در امر تامین انرژی هسته ای که حق مسلم ماست با سرعت بسیار " بالائی" به قيمت از دست دادن بديهي ترين امكانات زندگي به (حول قوه الهي!)در حال (خريد و مونتاژ وراه اندازي هست!!)0